چندی پیش در نارنجی بخش اول راهنما را در مورد انتخاب موس خواندید. اینک بخش مربوط به انتخاب کیبورد مناسب در اختیار شما است.
تا زمانی که شما از کیبورد فقط انتظار تایپ داشته باشید، یک کیبورد ۱۰ هزار تومانی به خوبی این انتظار را براورده می کند. اما شما خیلی بیشتر می توانید از یک کیبورد استفاده کنید. یک کیبورد خوب به شما دکمه های اضافه برای کنترل سریع مدیا پلیر، صدا و حتی اجرای بعضی برنامه ها می دهد. از طرفی اگر شما از دست دردهای ناشی از کار زیاد (RSI) رنج می برید، یک کیبورد خوب می تواند با مجبور کردن شما به قرارگیری در یک وضعیت خوب (ارگونومیک) کمک فراوانی کند. اگر آماده شدید که تصمیم کبری را بگیرید و یک کیبورد جدید بخرید، ما در ادامه مطلب برایتان یکسری توصیه داریم.
ارگونومی
مانند موس، کیبورد نیز جزو وسایلی است که در تمام زمانی که پشت میزتان نشسته اید، از آن استفاده می کنید. پس باید از خوب بودن آن و اینکه صدمه ای به دست تان وارد نکند مطمئن شوید. بنابراین به سراغ کیبوردهایی بروید که می توان ارتفاع و شیب شان را تنظیم کرد و ارتفاع را در موقعیت مناسبی تعیین کنید. علاوه بر این کیبوردتان باید لبه ای برای قرارگیری مچ (wrist rest) داشته باشد. البته می توان این قسمت را جداگانه نیز خریداری کرد. بعضی عاشق کیبوردهای ارگونومیک مانند Microsoft Natural Keyboard Elite یا Logitech K350 هستند. زیرا این کیبوردها شما را مجبور می کنند تا مچ دست تان را در یک وضعیت راحت و سالم تر قرار دهید. نکته دیگر درباره ارگونومی، احساسی است که هنگام لمس دکمه ها به شما دست می دهد. در گذشته کیبوردها دکمه های برجسته تر داشتند، اما امروزه کیبوردهای لپ تاپی مانند Logitech DiNovo Edge یا حتی کیبوردهای چیکلت مانند ساخت شرکت اپل بسیار شایع شده اند.
اگر قصد دارید پول بیشتری خرج کنید، اخیرا کیبوردهای مکانیکی مانند SteelSeries 6Gv2 بسیار شایع شده اند. در کیبوردهای مکانیکی، به جای لاستیک ارتجاعی، یک فنر مکانیکی زیر هر دکمه قرار دارد. دکمه های این کیبوردها کمی سفت تر است و باید انرژی بیشتری برای پایین بردن آنها به کار ببرید. اما در عوض دکمه ها با سرعت بیشتری به جای خود برمی گردند. در مجموع مدل مکانیکی بهتر از مدل لاستیکی است و هنگام کار با آن احساس بهتری به دست شما منتقل می شود. دکمه ها در کیبوردهای مکانیکی بر خلاف لاستیکی لق و شل - ول نیستند. در این کیبوردها کمتر اتفاق می افتد، یکی از دکمه ها پایین تر از سایرین قرار بگیرد. چیزی که در کیبوردهای لاستیکی فرسوده زیاد دیده می شود. اگر توانستید یکی از این کیبوردها را پیدا کنید، حتما امتحان اش کنید. بسیاری از کسانی که با کیبوردهای مکانیکی کار کرده اند، می گویند، دیگر هرگز به کیبوردهای معمولی لاستیک ارتجاعی دست نخواهند زد. البته به خاطر داشته باشید، این کیبوردها کمی گران تر از سایرین هستند.
سیم دار و بی سیم
مانند موس ها، مهمترین برتری سیم دارها سرعت آنهاست که یک فاکتور مهم در بازی ها به شمار می رود. کیبوردهای وایرلس نسبت به موس های وایرلس یک برتری کمتر دارند. موس ابزاری است که شما مرتب آن را تکان می دهید. سیم دار بودن این ابزار گاهی واقعا آزاردهنده است. اما کیبورد معمولا در جای خود ثابت می ماند. پس تنها نکته این است که آیا به ظاهر کیبوردتان اهمیت می دهید؟ آیا برایتان مهم است که یک سیم از کیبوردتان خارج شده باشد؟ از سوی دیگر کیبوردهای وایرلس تمامی معایب موس های وایرلس را دارند. آنها گران تر و نیازمند به باتری هستند. یکی از پورت های یو اس بی کامپیوترتان را اشغال می کنند (مگر اینکه بلوتوث باشند). زمانی که مشکلی وجود داشته باشد، همیشه این احتمال وجود دارد که ایراد از وایرلس این کیبوردها باشد و برای رد این احتمال، نهایتا مجبور هستید، سیستم را با یک کیبورد سیم دار تست کنید.
البته در صورتی که بخواهید کیبوردتان را جابجا کنید یا با یک کامپیوتر سینمای خانگی کار کنید، این کیبوردها راحت ترین گزینه برای خلاص کردن شما از شر سیم هستند.
دکمه های اضافی
امروزه بسیاری از کیبوردها دکمه های اضافه برای اجرای برنامه ها، کنترل مدیا پلیر، صدای کامپیوتر و غیره دارند. اغلب این دکمه ها بالای دکمه های اف ۱ تا اف ۱۲ یا به عنوان یک امکان اضافه روی دکمه های اف قرار می گیرند و با فشردن دکمه FN قابل دسترسی هستند. آنها کاملا سودمند بوده و معمولا می توانند (با استفاده از نرم افزار ارائه شده همراه کیبورد) به هر آنچه که بخواهید تغییر عملکرد بدهند. در صورتی که نرم افزار همراه امکانات مناسبی نداشت، همیشه می توانید با روش هایی مانند اتوهات کی خودتان عملکرد دکمه های کیبوردتان را تعیین کنید .
سایر نکات قابل توجه
این روزها کیبوردها با دنیایی از امکانات متفاوت عرضه می شوند و بررسی تمام آنها خارج از حوصله مطلب است. برای مثال بعضی کیبوردها دکمه های اعداد را ندارند، بعضی مانند دواک کلا طرز قرارگیری دکمه های متفاوتی دارند. حتی بعضی پورت های یو اس بی اضافی (مانند یک هاب) برای سایر ابزارها دارند. دکمه های دارای نور پس زمینه همچنین یک امکان معمول برای بازیخورها یا آنها که عادت دارند در تاریکی کار کنند می باشد. اگر شما یک بازیخور هستید، باید به بسیاری امکانات دیگر نیز توجه کنید. مثلا پنل های اضافی برای تعیین Hotkey های بازی و anti-ghosting features .
گوستیگ به معنی کار نکردن بعضی دکمه ها است، زمانی که همزمان چندین دکمه از کیبورد را فشار داده اید. در این زمان معمولا صدای بوق کامپیوتر هم در می آید! برای مثال هنگام بازی، در حالی که کارکتر بازی در حال حرکت است (دکمه های w و a یا d)، قصد سینه خیز رفتن (دکمه c)، یا پرش (دکمه space)، و تیراندازی (مثلا دکمه g) دارید!
مانند بقیه سخت افزارها، اینجا نیز باید شخصا به فروشگاه بروید و کیبورد بخرید. در خرید به احساسی که هنگام کار با کیبورد به شما دست می دهد، توجه کنید. برای تست فقط دکمه ها را فشار ندهید. طوری با کیبورد کار کنید که در طول یک روز معمولی کار می کنید. من شخصا هنگام تست، چند خطی از یک مقاله که در ذهن دارم تایپ می کنم (توجه کنید که کیبورد به جایی وصل نیست، فقط برای بدست آوردن احساس کار با کیبورد). سپس چند بار کپی پیست می کنم. بعد چند بار دستم را فرضی از موس به کیبورد و برعکس جابجا می کنم تا بتوانم احساسی را که بعدا و پس از چند روز کار با کیبورد پیدا می کنم درک کنم. طبعا، با سر زدن به فروشگاه های بیشتر و دیدن امکانات جدیدتر (مانند کیبوردهای با نور پس زمینه)، دقت تصمیم گیری شما بالاتر خواهد رفت.
آنچه ما استفاده می کنیم (لایف هکر)
ما توصیه می کنیم که هریک از شما به دنبال یک مدل مناسب برای خود بگردید. اما آنچه ما استفاده می کنیم از این قرار است:
سه نفر از ما از طرفداران کیبوردهای اپل هستند. کیبوردهای چیکلت-استایل اپل واقعا زیبا هستند. نسخه های سیم دار آنها یک پورت یو اس بی دارند. به معنی اینکه اگر خودشان یک پورت یو اس بی کامپیوتر را اشغال می کنند، در عوض یک یو اس بی روی خودشان به ارمغان می آورند.
Logitech G19 کیبورد بازی یکی از بچه ها و پر از دکمه های اضافی است. می توان در بازی های مختلف کارایی های مختلفی برای هر کدام تعیین کرد. علاوه بر این یک ال سی دی کوچک و جمع جور نیز برای نمایش اطلاعات در بازی های مختلف دارد که فوق عالی است. عالی تر اینکه نور پس زمینه دکمه های مختلف، رنگ های مختلف و متفاوت دارد. آیا می توانید به چنین معجزه ای نه بگویید؟
یکی دیگر از بچه ها Microsoft Comfort Curve 3000 دارد. اگر شما از دست دردهای (RSI) رنج می برید، حتما این کیبورد را امتحان کنید. طراحی ارگونومیک و خوب آن، شما را مجبور می کند، در یک وضعیت خوب و ارگونومیک با آن کار کنید.
من خودم نیز شخصا در طی سالیان با چند کیبورد کار کردم. اما هرگز کیبوردهای slim-profile لاجیتک را فراموش نمی کنم. به عنوان کسی که زیاد در تاریکی کار می کنم، اخیرا به Logitech Illuminated Keyboard علاقمند شده ام، که در حد کافی نیز دکمه های اضافی دارد تا کار من را راه بیاندازد. در صورتی که قصد دارید پول بیشتری برای بدست آوردن امکانات بیشتر هزینه کنید، توصیه می کنم کیبورد Logitech's diNovo را امتحان کنید.
در آخر، به خاطر داشته باشید راحتی و سلامت مهمترین فاکتورها هستند. شما ساعت ها روی میزتان می نشینید و با این ابزارها کار می کنید. هر چه آنها راحت تر باشند، بهتر است و احتمال دست دردهای بعدی کمتر.
خب، موس یا کیبورد مورد علاقه تان را پیدا کردید؟ شاید هم قصد دارید نظرات تان را راجع به آنچه استفاده می کنید با ما به اشتراک بگذارید؟ در این صورت بخش نظرات منتظر شما است.
منبع
این
اژدهای به ظاهر وحشتناک در واقع یک روبات هوشمند است که توسط محققین دانشگاه ام آی
تی توسعه داده شده و می تواند از شما به عنوان صاحب خودش چیزهای مختلفی یاد بگیرد.
اما این تازه اول ماجرا است. این عروسک هوشمند به یک سیستم پردازش ابری مرکزی متصل است و هر بار که یکی از این
ربات ها چیز جدیدی یاد می گیرد این آموزش به بقیه آنها هم منتقل می شود!
این ربات برای کمک به بچه های پیش دبستانی در آموزش زبان طراحی شده و برای این کار
از یک تلفن اندرویدی و اپلیکیشن مخصوص جهت کنترل حرکات کمک می گیرد.
در
واقع آن چشم های قرمز رنگی که می بینید نمایشگر یک تلفن اندرویدی است! پوشش روی
صورت این اژدها باز می شود و شما تلفن تان را در آن قرار می دهید. حالا تلفن شما
با اپلیکیشن مخصوص خودش نقش مغز این ربات را بازی می کند و کنترل حرکات آن را به
عهده دارد. فعلا به نظر می رسد این ایده بهتر از خرس های اسباب بازی فعلی از عهده
آموزش بر می آید.
همانطور که گفته شد، اتصال اپلیکیشن این اژدها به اینترنت و سیستم پردازش ابری
مرکزی هم سبب می شود که ربات مرتبا در حال آپدیت و یادگیری نکات جدید باشد.
البته فعلا این رباب اسباب بازی در وضعیت تحقیقاتی است. اما آنها می گویند
امیدوارند به زودی آن را با قیمتی کمتر از ۱۰۰۰ دلار وارد بازار کنند. قیمت اش به
عنوان یک اسباب بازی کودک گران است، اما باید دید که چقدر در آموزش موفق عمل می
کند.
منبع
به
نظر می رسد تلاش های محققین برای تولید پارچه هایی که خود به خود تمیز می شود و
نیاز به شستن نداشته باشد، در کشور چین به نتیجه های خوبی رسیده است.
آنها لباس های کتانی تولید کرده اند که با ماده شیمیایی مخصوصی پوشیده شده اند و
این پوشش سبب می شود که پارچه وقتی در معرض نور خورشید قرار بگیرد خودش را تمیز
کند و بوها نیز از بین برود.
آنها می گویند راه حل پیدا شده ارزان، غیر سمی و دوستار محیط زیست است و نتیجه
تحقیقات خودشان را در آخرین شماره نشریه Applied Materials and Interfaces منتشر کرده اند. تحقیق آنها روی دی اکسید تیتانیوم
تمرکز داشته. ماده ای که به عنوان یک کاتالیزور عالی برای از بین بردن آلودگی های
محیطی شناخته می شود.
از
این ماده همین الان هم در ساخت پنجره هایی که خود به خود تمیز می شوند، جوراب های
بدون بو و کاشی هایی که تمیز باقی می مانند، استفاده می شود.
تلاش های اولیه برای استفاده از این ماده در پارچه های کتان زیاد موفقیت آمیز
نبود. چرا که خصوصیات «خود تمیز شوندگی» وقتی به خوبی عمل می کرد که جسم مورد نظر
زیر نور خالص ماورا بنفش قرار می گرفت. بنابراین برای کاربردهای روزمره قابل
استفاده نبود.
اما محققین چینی با دستکاری این ترکیب آن را تبدیل به ترکیبی بر پایه الکل کردند
که علاوه بر دی اکسید تیتانیوم از نیتروژن هم در آن استفاده شده است. ترکیب جدید
بهبودهای چشمگیری از خود نشان داد و کافی بود آن را در مقابل نور خورشید قرار
بدهید تا کار خودش را انجام بدهد.
بررسی ها نشان داد که بعد از ۲ ساعت قرار دادن لباس های ساخته شده
با این پارچه در مقابل نور خورشید ۷۱ درصد آلودگی های روی آنها از بین می
رود و این یک بهبود فوق العاده نسبت به کارهای قبلی است.
تحقیق همچنین نشان داد که این پوشش به خوبی روی لباس ها ماندگاری دارد و حتی شستن
لباس سبب از بین رفتن این لایه مخصوص نخواهد شد و تاثیر آن را کم نخواهد کرد.
کارشناس های صنایع پوشاک می گوید در صورتی که امکان تولید این لباس در ابعاد صنعتی
فراهم بشود، علاقه فراوانی از سوی این صنایع برای استفاده از این فناوری وجود
خواهد داشت و می توانیم امیدوار باشیم به زودی شاهد ورود لباس هایی به بازار باشیم
که نیاز کمتری به شستن داشته باشند.
سال
۲۰۰۴ بود که شرکت مرسدس بنز خودرویی را
راهی بازار کرد که هم علاقه مندان به دنیای اتومبیلها را مجذوب کرد و هم
خودروسازان را دست به کار. پس از آن شرکتهای خودروسازی یک به یک با نگاهی به مدل CLS مرسدس بنز، اقدام به طراحی و ارائه مدلهای
خود در رده ای جدید کردند. پورشه پانامرا، آئودی A7 و یا فولکس واگن CC اتومبیل هایی هستند که مانند CLS کلاس، هم زمان دو ویژگی در طراحیشان رعایت
شده. مورادی که متعلق به دو گونه متفاوت از خودروها است: طراحی کوپه با چهار درب
برای سرنشینان.
اگر بخواهید کمی سخت گیرتر باشید می توان به سراغ دیگر شرکت های خودروسازی مانند
فراری یا لامبورگینی هم رفت و محصولات جدید آنها را با ورود این اتاق جدید به
بازار مرتبط دانست. اما حالا پیشنهاد بهتری هم روی میز وجود دارد. پیشنهادی که سالها
است علاقه مندان به اتومبیلها در انتظار معرفی اش از سوی BMW هستند. درست است که کمی دیر شده و ما هم
اکنون شاهد ارائه نسل دوم CLS
کلاس از سوی مرسدس بنز هستیم، اما این بار واقعا در مورد BMW دیر رسیدنش بهتر از هرگز نرسیدنش بود.
پس اگر موافقید، برای بررسی BMW
سری 6 گرن کوپه در ادامه مطلب همراه ما باشید.
در
سال ۲۰۱۰
بی ام دابلیو اقدام به رونمایی از کانسپت یا خودروی ایدهای با همین نام گرن کوپه
کرد. کانسپتی که توجه بسیاری از کارشناسان و منتقدان را به خود جلب کرد و دارای
چهار درب بود. اندکی بعد معرفی نسل سوم سری 6 تقریبا با شکل و شمایل و سبک طراحی
آن کانسپت بود که نگاه ها را به خود معطوف کرد. اتومبیلی با ۲ درب و ۲+۲ صندلی برای سرنشینان. البته در رده
ای که همگان با آن آشنا و در انتظار آن بودند.
اما حالا شاید بهتر بتوان دلیل ارائه آن طرح اولیه یا کانسپت در سال ۲۰۱۰ و نگرانی های این شرکت برای آینده BMW 6 Series را متوجه شد. هم اکنون سری 6 گرن کوپه با ۴ درب و 4+1 سرنشین به عنوان یک سدان
کوپه، انتظار ورود خود به عنوان مدل 2013 را می کشد.
حالا
گرن کوپه با گردآوری طراحی لوکس، کیفیت در مواد به کار رفته، راحتی و آسایش و
هیجان رانندگی در یک مجموعه، توانسته نگاه های بسیاری را به خود معطوف کند و این
طور که پیداست تا کنون محافل خودرویی با نظر مثبت به استقبال این اتومبیل رفته اند.
اما طلسم طراحی این خودرو به دست چه کسی شکسته شده؟ جواب این سوال به این شرط که
نام طراح سری 6 کوپه را بدانید برای شما روشن خواهد بود. این بار هم آقای نادر
فقیه زاده دست به کار شده و با طراحی بیرونی این خودرو، سری 6 را یک گام دیگر به
جلو برده. البته او در این مسیر تنها نبوده و مسئولیت طراحی داخلی بر عهده کریستین
بائر بوده. در ویدیو معرفی این خودرو که سایت BMW آن را منتشر کرده، می توانید شاهد توضیحات
آقای نادر فقیه زاده به همراه Christian Bauer
در خصوص زبان و فلسفه طراحی این شرکت در مورد این محصول جدید باشید.
گمانه
زنی ها در خصوص حضور این خودرو در نمایشگاه های پیش رو و اطلاع از قیمتها، حکایت
از ملاقات احتمالی ما در ماه آینده و در نمایشگاه خودروی دیترویت می کند. اما این احتمال هم مطرح می
شود که به علت حضور BMW سری 3 در آن
نمایشگاه، که پیش از این در
نارنجی به معرفی آن پرداختیم ، ممکن است این قرار ملاقات تا ماه مارس و نمایشگاه
خودرو ژنو به تعویق بیفتد.
اما برای این که از مشخصات فنی و قدرت قلب تپنده این اتومبیل مطلع شویم، نیازی به
سپری شدن این مدت زمان نیست. اطلاعات زیر در قالب دو مدل 640i و 650i برای آگاهی شما آماده شده اند.
مدل
640i
· تعداد سیلندر: 6
· حجم موتور: 2,979 سی سی
· حداکثر قدرت: 320 اسب بخار
· حداکثر گشتاور: 450 نیوتن متر
· حداکثر سرعت: 250 کیلومتر بر ساعت
· شتاب صفر تا صد: 5.4 ثانیه
مدل
650i
· تعداد سیلندر: 8
· حجم موتور: 4,395 سی سی
· حداکثر قدرت: 450 اسب بخار
· حداکثر گشتاور: 650 نیوتن متر
· حداکثر سرعت: 250 کیلومتر بر ساعت
· شتاب صفر تا صد: 4.6 ثانیه
اما کمرا یا دوربین گاما وسیله ای است که از حدود 50 سال پیش برای ارزیابی توزیع مواد رادیواکتیو در بدن انسان به کار می رود و در رشته پزشکی هسته ای کاربرد گسترده ای دارد. اما دوربین گامایی که اخیرا توشیبا وارد بازار کرده، یک دستگاه کاملا قابل حمل است که دانشمندان ژاپنی در نظر دارند از آن برای سنجش آلودگی محیطی رادیواکتیو از فاصله دور استفاده کنند. این دوربین که با انگیزه سنجش از راه دور میزان تشعشع رادیواکتیو منطقه اطراف نیروگاه هسته ای فوکوشیما طراحی شده، حدود 30 برابر قوی تر از انواع مشابه خود است و برای تعیین مناطق خطر رادیوکتیو و علامتگذاری مناطق ممنوعه به کار خواهد رفت.
نتبوک
ها کامپیوترهای کوچک، سبک و ارزان قیمتی بودند که هنگام ورودشان به بازار در سال ۲۰۰۸ سر و صدای زیادی به پا کردند و
تقریبا همه شرکت های سازنده لپ تاپ، مدل های مختلفی از آنها را وارد بازار کردند.
اما این کامپیوتر ها از نظر سخت افزاری به اندازه کافی قدرتمند نبودند و اغلب آنها
بعد از مدتی کاربران خودشان را با سرعت کند و بازدهی بد ناراضی می کردند.
ورود تبلت ها در سال ۲۰۱۰ یک ضربه کاری به بازار نتبوک ها بود که سبب افت جدی در فروش
آنها شد و با رشد فروش تبلت ها شاهد سقوط بازار نتبوک ها بودیم. حالا هم که این
روزها کم کم سر و کله اولترابوک
ها در حال پیدا شدن است اوضاع برای نت بوک ها خراب تر هم شده و به نظر میرسد
نفس های آخر را می کشند. البته نباید این بازار را دست کم بگیرید. چرا که شرکت
اینتل اعلام کرده که تا اواخر سال ۲۰۱۰ بیش از ۷۰ میلیون کامپیوتر با پردازشگر اتم به
فروش رفته است. اما به هر حال پایان دوران نتبوک ها نزدیک است.
در ادامه این روند شرکت دل اعلام کرده که دیگر به ساخت نتبوک ها ادامه نخواهد داد
و تولید نتبوک این شرکت یعنی Dell Mini
را متوقف خواهد کرد. این شرکت می گوید فعالیت اش را روی تولید محصولاتی با بازدهی
بهتر متمرکز خواهد کرد.